تو فامیل ما که می خواستی یه پسر زیبای و خوشبخت و خوش زبون را نام ببرید بی شک یاد احسان در خاطره ها تداعی می شد پدرش هم بزرگ فامیل محسوب می شد و کارگشای همه اقوام و آشنایان مادرش هم با داشتن چنین همسر و فرزندی فخر فامیل و چون طاووس می خرامید و کامل ترین و خوشبخت ترین خانواده طائفه به حساب می امدند تا اینکه روزگار تاب تحمل این همه خوشبختی را نیاورد و افت سرطان در حالی به جان برادرم رخنه کرد که احسان زیبای ما نوجوانی بیش نبود آری یتمی و مسئولیت برای شانه های

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مسافر پیاده داستان های محمّد رازانی ایماب شاپ دانلود آهنگ جدید فارسی | موزیک 2016 آقای طراح کار و مهاجرت به کانادا آموزش حسابداری هلو رزین میکس بد